یادداشت تحلیلی امیررضا بفتاق، عضو واحد بین‌الملل در موضوع کشتار بی‌رحمانه مسلمانان هندی

«الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم »


۱۱ دسامبر ۲۰۱۹ بود که لایحه ای بحث برانگیز در هند به تصویب رسید و بار دیگر آتش درگیری های فرقه ای را  در سرزمین هفتاد و دو ملت شعله ور ساخت. آتشی که طبق معمول طعمه ای جز اقلیت مسلمان این کشور نیافت!
بر اساس این قانون پناهجویان به هند با تابعیت بنگلادش، افغانستان و پاکستان که بدون اوراق معتبر پیش از سال ۲۰۱۵ میلادی وارد این کشور شده بودند می‌توانند شهروندی این کشور را دریافت کنند البته به این شرط که دینشان اسلام نباشد. این قانون در سال ۲۰۱۶ هم مطرح شده بود اما فشارها در آن مقطع باعث عقب نشینی حزب بی‌جی‌پی ، حزب حاکم هند شد.
این طرح آنقدر پر حرف و حدیث بود که حتی گروه های غیر مسلمان هم به آن اعتراض کردند چرا که آن را در تضاد علنی با قانون اساسی هند می‌دانستند گروهی آن را به دلیل مشروعیت بخشیدن به حضور هزاران مهاجر بنگلادشی قانونی فاجعه بار توصیف کردند. اما هیچ کدام از این اعتراضات موجب نشد که دولت نارندرا مودی از موضع خود کوتاه بیاید.
آقای مودی نخست وزیر هندوستان می‌گوید ۶ اجتماع مذهبی-قومی در کشورهای همسایه هند وجود دارند که با آزارهای اکثریت حاکم بر آن کشورها روبروهستند، این ۶ گروه شامل: هندوها، سیک‌ها، بودایی‌ها، پیروان آیین جین، پارسی‌ها و مسیحیان می‌شوند.
با وجود فشارهای بسیار زیادی که مسلمانان در کشورهای همسایه هند -سریلانکا و میانمار- متحمل می‌شوند اما آنها جایی در بین این ۶ گروه ندارند.

مشکل دیگر مسلمانان، طرحی موسوم به «ثبت نام ملی شهروندان» یا به طور اختصار "NRC" است که براساس آن افرادی که در هندوستان ساکن هستند اما قادر به اثبات تابعیت هندی خود در دادگاه‌هایی موسوم به "دادگاه خارجی‌ها" نباشند بازداشت می‌شوند. ترکیب این طرح با قانون اعطای شهروندی موجب کاهش جمعیت مسلمان هند و افزایش جمعیت غیر مسلمان بخصوص هندوها می‌شود.
 حال این قانون با اعتراض  گسترده مردم مسلمان هند مواجه شده است مردمی که زندگی‌شان، اموال‌شان، خانواده‌شان و هر آن چه که دارند را در خطر می‌بینند و راهی جز آمدن به خیابان‌ها ندارند. اما کسانی که در مقابل آنها می‌ایستند فقط نیروهای امنیتی نیستند بلکه بخش اعظمی از مقابله کنندگان هندوهای افراطی هستند که بیش از هر کس دیگری از این اقدام حزب حاکم خوشحالند و این قانون را فرصتی برای زدن ضربه نهایی به اقلیت مسلمان می‌دانند. آنها که سالهاست از افزایش جمعیت مسلمان هند خشمگینند و وحشیانه به معترضین مسلمان حمله می‌کنند. هرچند این اولین بار نیست که هندوها به مسلمانان حمله می‌کنند اما آنها اکنون بیش از هر زمان دیگری حمایت دولت هند را احساس کرده و دولت مرکزی را پشتوانه خود می‌دانند تا جایی که تصاویر منتشر شده از درگیری‌های دهلی نشان می‌دهد نیروهای پلیس و افراطی‌های هندو با یکدیگر بر علیه مسلمانان متحد شده‌اند. درگیری‌های خشونت‌باری که نتیجه‌ای جز به آتش کشیده شدن مساجد و خانه‌های مسلمانان  و کشته و زخمی شدن آنان ندارد. طبق اعلام رسمی دولت هندوستان تا کنون صدها نفر مجروح و ۴۶ نفر کشته شدند.

اما سوال اینجاست چرا دولت هندوستان باید این قانون را به تصویب برساند حال آنکه با قانون اساسی سکولار هند هم در تضاد واضح است؟
 نخست وزیر حال حاضر هندوستان نارندرا مودی یک سیاستمدار پیرو حزب "BJP" یا "حزب مردم هند" است که حزبی ملی گرا و با گرایش‌های نژادپرستی و پیرو هندو است. پس از آنکه قانون "NRC" در هندوستان به تصویب رسید مشخص شد این قانون مانند تمامی اقوام به هندوها نیز ضربه می‌زند و جمعیت آنها را در هندوستان کاهش می‌دهد کسانی که نبودشان حزب حاکم هند را با کمبود بانک رای مواجه می‌کرد. حال با اجرای قانون"CAB" اتباع غیر هندی که هندوها هم جزو آنها هستند می‌توانند شهروندی هند را دریافت کنند اما مسلمانان نه. این یعنی افزایش جمعیت هندوها بعنوان حامیان اصلی حزب "BJP" و کاهش جمعیت مسلمان.
از سوی دیگر با توجه به این که حزب برای پیروزی در انتخابات پیش رو نیاز مبرمی به رای اکثریت هندوها دارد باید به نوعی رضایت آنها را جلب کند. از گذشته هندوها نسبت به افزایش جمعیت مسلمان در هند ناخشنود بودند حال با اجرای این قانون هم جمعیت مسلمانان کاهش پیدا می‌کند و هم جمعیت هندوها افزایش. بنابراین روزبه روز هندوهای بیشتری حامی حزب حاکم می‌شوند و این یعنی پیروزی و بقا در قدرت برای حزب راحتتر از آب خوردن است.
حال با کشتار بی‌رحمانه مسلمانان مظلوم هندوستان و گرایش‌های نژادپرستانه حاکمان هند می‌توان کنار آمد و به افسوس خوردن و ناراحت شدن اکتفا کرد، لکن چگونه می‌شود با سکوت مرگبار کشور‌های اسلامی کنار آمد؟
سوال اساسی اینجاست چرا جوامع اسلامی لال شده‌اند وهیچ صدایی از آنها بر نمی‌خیزد. جمهوری اسلامی که سالهاست با شعار حمایت از مظلومان جهان گوش فلک را کر کرده چرا هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد؟ بین مسلمانان هند و فلسطین تفاوتی وجود دارد؟ دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی با آن همه دبدبه و کبکبه چه حرکت موثری انجام داده است غیر از توییت زدن.
حال که دول و ملل اسلامی مثل سگ و گربه به جان یک‌دیگر افتاده‌اند و به مرزهای یکدیگر هجوم می‌برند و سربازان یکدیگر را می‌کشند و تهدید به کشتن می‌کنند بدیهی است که کفار لشگریانشان را بدون واهمه به سوی خرخره مسلمانان حرکت دهند.
شیوخ پر ادعای عرب نمی‌خواهند از قصر‌های مجللشان در دوبی و ریاض حداقل پیام تسلیتی صادر کنند؟
جالب اینجاست که ما هنوز هم ادعا داریم این فجایع با چراغ سبز آمریکا اتفاق افتاده است و ترامپ ملعون پشت نسل کشی مسلمانان در هند است! اصلا بر فرض اینکه همه این ادعا‌ها عین حقیقت باشد، آیا این از ما سلب مسئولیت می‌کند؟ آیا ترامپ ما را مجبور کرده لال شویم و هیچ نگوییم؟ آیا ترامپ به ما گفته تنها حرکتی که می‌توانید بکنید توییت زدن است؟! خیر این از جهل ماست که همواره زمانی بیدار می‌شویم که کار از کار گذشته است و طبق معمول از عالم و آدم طلبکار هستیم که چرا فلان اتفاق افتاده است.
این کشتار بی‌رحمانه توسط دولت مودی تنها و اولین بار نیست بلکه قطعا با توجه به سکوت مرگبار آقایان سیاست‌مدار و غرق در عیش و نوش مسلمان آخرین بار هم نخواهد بود و ما شاهد کشتار روزافزون مسلمانان در جای جای دنیا خواهیم بود که مظلومانه آه می‌کشند و طلب یاری می‌کنند.

چه می‌شود کرد ما مسلمانیم! ما را بوداییان در برمه، مسیحیان در اروپا، هندوها در کشمیر، یهودیان در فلسطین، بوکوحرام در آفریقا، داعش در سوریه و عراق و آمریکایی‌ها در سراسر جهان می‌کشند و چه می‌شود گفت غیر از ذکر این دعا: «یا من اذا تضایقت الامور فتح لها بابا لم یذهب الیه الاوهام»، ای کسی که هر گاه انسان در دوران زندگی گرفتار تنگناها و مشکلاتی بشود دری را به روی او می‌گشایی که در اندیشه و تصور احدی نگنجد...