بسم الله الرحمن الرحیم


"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ"؛ -اى کسانى که ایمان آورده‏اید، همواره براى خدا قیام کنید و از روى عدل و عدالت گواهى دهید. کینه و دشمنى با گروهى شما را به ترک عدالت وادار نسازد. عدالت کنید که به پرهیزگارى نزدیکتر است و از خدا بترسید که خدا از اعمال شما کاملا آگاه است. ) (آیه 8 سوره مائده)

با سلام و درود بر روان پاک شهدای روز دانشجو که در مسیر عدالت، آزادی و مبارزه با استکبار جان خود را فدای راه حق کردند. روز دانشجو روز جوشش خون جوانان مبارز این سرزمین و ندای به خون آغشته‌ی اعتراضی است، تا به ما یادآور شود رسالت عظیمی را که بر دوشمان سنگینی می‌کند. رسالتی که همیشه توام با حوادث، خطرات و چالش‌های خود بوده و خطری برای تخت‌های قدرت زورمندان به شمار می‌آید. این همان رسالت آرمان‌خواهی، آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی است. علی رغم تقلاهای پنهان و آشکار جریان‌های ذی نفع از وضع موجود جهت به انفعال کشاندن جنبش دانشجویی و قیچی کردن بال و پر آرمان‌خواهی آن، ما به عنوان یک تشکل دانشجوییِ عهده دار این رسالت، در پیشگاه خداوند، مردم و عموم دانشجویان پیمان خون با شهدای ۱۶ آذر ۳۲ می‌بندیم که فریاد حق‌خواهی آنان را ادامه دهیم که اگر جز این باشد هدف و هویت خود را زیر سوال برده‌ایم.
هنوز زمان زیادی از رفتار ناشایستی که سال پیش با برخی دانشجویانی که در صحن دانشگاه تجمع مسالمت آمیز داشتند از یادها زدوده نشده. رفتار قهری و برخورد امنیتی با قشری که تضمین کننده آینده این کشور است جایی در دانشگاه ما ندارد. با زیر نظر گرفتن دانشجویان و تماس های تهدید آمیز نمی‌توان شعله اعتراض و دغدغه مندی را خاموش کرد. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد ایجاد نوعی فضای امنیتی در دانشگاهمان هستیم که به مقام و اعتبار دانشجو لطمه زده و آنان را به چشم متهم می‌نگرد. دانشگاهی که باید آینده ساز و روشن کننده راه جامعه باشد این قبیل رفتارها در آن معنایی ندارد. پس آقایان به نفع خودشان است که این رویکرد ناصواب و صلبی‌شان را اصلاح کنند و در کنار دانشجو بایستند نه در مقابل.
وضعیت آموزشی دانشجویان خصوصا در این ایام بیماری کرونا در دانشکاه تبریز به عنوان بزرگترین دانشگاه شمال‌غرب کشور تعریف چندانی ندارد و زیرساخت های آموزشی با چالش‌های متعددی روبروست به طوری که پاسخگوی مشکلات آموزشی دانشجویان نیست و تبلور جدی آن در ثبت‌نام و پذیرش دانشجویان جدیدالورود مشاهده شد. آموزش و تربیت نیروی متخصص که ابتدایی ترین و بدیهی ترین وظیفه دانشگاه است در این شرایط با مشکلات اساسی مواجه است. اما متاسفانه مسئولین دانشگاه حتی کوچکترین اقدامی برای پاسخگویی به این حق بدیهی دانشجویان انجام نداده‌اند. سوال اینجاست دانشگاهی که سالانه هزاران مهندس و متخصص را تربیت می‌کند چرا نمی‌تواند مشکلات درون دانشگاهی خود را برطرف کند؟
از اینها که بگذریم لازم است به عنوان دلسوزان ملت عزیز ایران نکاتی را خطاب به مسئولان کشور متذکر شویم:

جا دارد یادی کنیم از مدیریت پریشان دولت در دوران فاجعه کرونا که پس از گذشت ماه‌ها تازه به فکر تعطیلی مشاغل افتاده‌اند. آقای رییس جمهور به جای نگرانی برای حال بیمارانی که در تخت بیمارستان با مرگ گلاویز شده‌اند و کادر درمانی که چندین ماه است در تقلای شبانه روزی برای بهبود حال بیماران هستند به فکر ماسک مناسب با ریش خود است! درحالی که بیمارستان‌ها و نیروی درمانی کشور در وضع بسیار اسفباری به کار خود ادامه می‌دهند. این فقط دولت است که مردم را متهم به عدم رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی می‌کند و از آنان انتظار دارد تا یک تنه به جنگ با این بیماری بروند...
دولت فعلی به روزهای پایانی کار خود نزدیک می‌شود. دولتی که با شعار تدبیر و امید رای آورد اکنون در اوج بی‌تدبیری و ناامیدی به کار خود پایان می‌دهد. حسن روحانی در انتخابات سال 92 و 96 با شعار دیپلماسی و مذاکره و ترساندن مردم از دیوارکشی و فضای امنیتی به قدرت رسید. اما در همین دوران ریاست این حضرت والامقام شاهد تعطیلی صنعت هسته ای کشور، دیپلماسی ساده دلانه و از همه فجیع تر وقایع دی‌ماه 96 و آبان‌ماه 98 بودیم. حال انتخابات ریاست جمهوری 1400 در پیش است. متاسفانه این واقعیت را باید پذیرفت که مردم رغبت چندانی برای مشارکت سیاسی ندارند که البته میزان مشرکت در انتخابات سال گذشته مجلس خود شاهد این مدعاست. تاسف آورتر آنکه مردم ما برای حل مشکلات معیشتی خود نه به راه حل داخلی بلکه به انتخابات آمریکا چشم دوخته‌اند. که نشان از اوج بی اعتمادی و ناامیدی ملت از جریان ها و ساختار سیاسی کشور است. بی اعتمادی و نارضایتی که نهادهای گوناگون حاکمیتی و انتصابی و انتخابی در طول این چند سال با پشت کردن به آرمان‌های انقلاب 57 رقم زده اند. لازمه برون رفت از این بحران بازنگری در ساختار سیاسی کشور و گفتگوی صریح و صادقانه درباره خطاها و اشتباهات و عزم به جبران آنها است.
البته باید یاد آور شد که عده ای از جریان های سیاسی مطرح کشور کاملا از این وضع کنونی رضایت دارند. چرا که مشارکت کم در انتخابات را به دلیل اقبال پایینشان در بین مردم به نفع خود می‌دانند. تا جایی که حتی برخی از تئوریسین هایشان سعی در زیر سوال بردن مردم سالاری و اهمیت انتخابات دارند. و این امر شدیدا با آرمان های انقلاب اسلامی تناقض دارد. در حالی که کلید حل بسیاری از مشکلات کشور تقویت جمهوریت و بازگرداندن قدرت و اعتبار به صندوقهای رای است. البته پرواضح است که مشارکت حتی اگر زیر 42 درصد هم باشد، تا زمانی که آقایان را به صندلی نرم و گرم ریاست بنشاند چندان هم به مزاجشان بد نمی‌آید!
ناگفته نماند که همین مجلس 42 درصدی به ریاست آقای قالیباف که ادعاهایشان گوش فلک را کر کرده بود ثابت کرد که در عمل چندان فرقی با مجلس محافظه کار قبلی ندارد. از مجلسی که حتی توان استیضاح یک وزیر را هم ندارد چطور میتوان انتظار شفافیت آرا و رفع مشکلات مردم و استیفای حقوق ملت را داشت. مجلسی که ادعای انقلابی بودن دارد نتوانست پاسخ درخوری در مقابل ترور دانشمند عزیز شهید فخری زاده بدهد و برای آنکه شانس پیروزی قبیله ی خود در انتخابات ۱۴۰۰ را از دست ندهد و متهم به مخالفت با مذاکره نشود دست به سیاسی بازی زده است.
مجلسی که باید در راس امور باشد اکنون در قعر امور هم نیست. با وجود شورای هماهنگی سران قوا که هیچ کجای قانون اساسی به آن اشاره نشده، مجلس عملا کارکرد خود را از دست داده. تاجایی که به نظر می‌رسد تعطیلی اش نه تنها خللی در پیشروی امور وارد نکند، حتی موجب صرفه جویی در بودجه کشور هم بشود! شورای هماهنگی سران قوا که مستقیما مسئول فجایع آبان 98 است و به هیچ نهاد قانونی پاسخ گو نبوده، عملا موجب تضعیف حاکمیت قانون، تضعیف مردم‌سالاری و تضییع حقوق ملت شده‌است. مجلس برای بازگرداندن آبرو و اعتبار خود موظف است نفس وجود چنین نهاد غیرپاسخگو و غیرشفافی را به چالش بکشد. البته با وضعی که مجلس کنونی دارد انتظار چنین اقدامی آرزویی بیش نیست!
به هر حال با این وضع کنونی که امیدی به جریان‌های سیاسی رسمی در کشور نیست بر قوه ی عاقله‌ی نظام لازم و واجب است که فضای نخبگانی و عمومی را برای بهره مندی از تضارب آرا، استفاده از نظرات مختلف و ارائه ایده‌های جدید برای برون رفت از وضع فعلی را مهیا نموده تا بلکه بتواند بخشی از همراهی و همدلی و اعتماد مردم را بازیابد. لازم است دستگاه های مختلف حاکمیتی من جمله صدا و سیما و سایر رسانه های جمعی با ایجاد فضایی آزاد برای تضارب آرای مختلف و تریبون دادن به نخبگان نو اندیش امید برای بهبود وضع را در جامعه و در بین مردم ایجاد کنند. خصوصا با ایجاد حساسیت‌های بی مورد موجب ایجاد فضای بسته فکری و ایجاد تریبون‌های یک طرفه نشوند. همچنین با بهره گیری از جوانان و نخبگان در ساحت حکمرانی کشور به جای محافظه‌کاران و کیف کشان می‌توان راه را برای ایجاد تغییرات مثبت گشود. علاوه بر این موارد نظارت و اصلاح نهادهای انتصابی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام، شواری نگهبان و خصوصا صداوسیما و همچنین جلوگیری از موازی کاری‌ها، مقابله با مرکزگرایی و حاکمیت قانون، همه و همه بخشی از راهکارهایی است که می‌تواند موجب گشایش و رهایی از وضع راکد کنونی شود. امید است که این اندک صدایمان به گوش مسئولین برسد...


"جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید
گر شد از جور شما خانه موری ویران خانه خویش محال است که آباد کنید"

والسلام